Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین؛ گروه سرنخ: چند روز قبل مدیر یک شرکت تجاری در یکی از خیابان‌ها شمال تهران توسط آدم‌ربایان ربوده شد. آدم‌ربایان ۲ مرد بودند که ابتدا تصادفی صوری با گروگانشان رقم زده و وقتی وی توقف کرد، او را با تهدید سوار ماشین خودش کرده و با خود بردند.

گزارش آدم ربایی

شاهد این حادثه، یکی از دوستان گروگان بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی پس از تماس با پلیس به ماموران گفت: با مهرداد(گروگان) قرار کاری داشتم اما وقتی او به محل قرار رسید، دو مرد که ماسک سیاه به صورت داشتند با ایجاد تصادف صوری، ماشین وی را متوقف کردند و با تهدید او را ربودند. در آن لحظه قصد مداخله داشتم اما آنها با چاقو مرا تهدید کردند و گفتند که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم، جانم را می گیرند. آنها مهرداد را با خود بردند و من تصمیم گرفتم ماجرا به پلیس اطلاع بدهم چون جان دوستم در خطر بود.  

۲۴ ساعت بعد

پرونده ای با موضوع آدم ربایی تشکیل شد و گروهی از ماموران پلیس آگاهی تهران زیر نظر بازپرس جنایی تحقیقات برای نجات گروگان را آغاز کردند. ۲۴ ساعت بعد اما گروگانگیران مهرداد را رها کردند و او که به شدت زخمی شده بود برای درمان به بیمارستان انتقال یافت.

وقتی ماموران راهی بیمارستان شدند، مرد جوان توضیح داد: آدم ربایان ماسک به صورت داشتند و من آنها را نشناختم. نه چهره و نه صدایشان برایم آشنا نبود. آنها مرا به باغی در اطراف تهران انتقال دادند و در اتاقی زندانی‌ام کردند. مدام شکنجه‌ام می‌کردند و می‌گفتند که مرا خواهند کشت. آنها دو سفته که هرکدام یک میلیارد تومان ارزش داشت مقابلم قرار دادند و با تهدید خواستند پای آنها را امضا کنم. حتی یک برگه سفید امضا به همراه اثر انگشتم هم از من گرفتند. بعد با تهدید خواستند میلیون‌ها تومان به حسابشان واریز کنم اما حساب شرکت مشترک بود و من نمی‌توانستم به تنهایی پولی از حساب بردارم.

مرد گروگان ادامه داد: آدم ربایان در نهایت راضی شدند تا ماشین پرشیای صفر کیلومترم را به نامشان کنم. آنها صبح روز بعد مرا با خودشان به محضرخانه ای بردند و مجبورم کردند تا سند ماشین را به نامشان بزنم. چون سند ماشین همراهم بود، این کار را انجام دادم و آنها سپس در حالیکه به شدت زخمی شده بودم، ‌در جاده‌ای خلوت رهایم کردند.

ردپای یک آشنا

جست و جو برای یافتن آدم ربایان خشن ادامه داشت و کارآگاهان برای به دست آوردن ردی از آنها به بررسی تصاویردوربین های مداربسته ای که در اطراف محل گروگانگیری وجود داشت پرداختند و در نهایت موفق شدند صاحب خودرویی را که آدم‌ربایان سوار بر آن بودند دستگیر کنند. او مدعی بود که ماشینش را به صورت امانت در اختیار یکی از دوستانش به نام صابر قرار داده است. از سوی دیگر مرد گروگان وقتی نام صابر را شنید وی را شناخت و گفت که او یکی از شرکای کاری‌اش بوده که با وی مراوده های مالی داشته است. همین کافی بود تا صابر که طراح نقشه گروگانگیری بود دستگیر شود.

این مرد اعتراف کرد که طراح نقشه گروگانگیری بوده و برای اجرای نقشه ۲ تبهکار را استخدام کرده بود. او مدعی بود که با گروگان شریک کاری بوده اما با وی دچار اختلاف حساب و از او طلبکار شده بود. به همین دیل  نقشه گروگانگیری کشیده بود که به پولش برسد.

پس از اعترافات متهم برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات برای دستگیری آدم‌ربایان ادامه دارد.

آدم ربایان به من رکب زدند

صابر مدعی است که نقشه گروگانگیری نه تنها او را به پولش نرساند بلکه باعث شد آدم‌ربایان اجیر شده سر او کلاه بگذارند. گفت‌وگو با وی را بخوانید.

اختلافت با گروگان بر سر چه موضوعی بود؟

او ۳۰۰ میلیون تومان به من بدهکار بود و بدهی اش را پرداخت نمی کرد.

با او کارمی کردی؟

وحید مدیر شرکت تجاری بود و من هم مدت کوتاهی با او شریک شدم و با هم مراوده های مالی داشتیم. این اواخر اما دیگر با او کار نمی کردم چون مرد خوش حسابی نبود و پولم را نمی‌داد.

چرا از او شکایت نکردی؟

چون مدرک درست و حسابی نداشتم.

می‌خواستی با آدم‌ربایی به پولت برسی؟

من فکر نمی کردم که ماجرا به اینجا ختم شود. من از چند ماه قبل به دنبال شرخر می گشتم. فردی که بتواند پول مرا از وحید پس بگیرد. با کلی پرس و جو با دو شرخر آشنا شدم و موضوع را برای آنها تعریف کردم.   آن دو نفر قول دادند که به راحتی پولم را از وحید می گیرند اما به من رکب زدند و سرم را کلاه گذاشتند.

مگر چه اتفاقی افتاد؟

آنها وحید را ۲۴ ساعت در اتاقی زندانی کرده و شکنجه اش دادند درحالیکه نقشه اصلی این نبود. بعد به من زنگ زدند و گفتند مدارکم را بفرستم چون می خواهند ماشین وحید را به نام من بزنند. آنها گفتند ماشین وحید بالای ۷۰۰ میلیون تومان ارزش دارد و از من خواستند حدود ۳۵۰ میلیون تومان پول به حسابشان به عنوان دستمزد بریزم. من هم این پول را واریز کردم اما آنها هم پول را گرفتند و هم اینکه ماشین وحید را به نام خودشان زدند و فرار کردند. درواقع به خاطر هیچ، تبدیل به یک مجرم شدم و حالا نه تنها از وحید طلبکارم بلکه از دو آدم ربایی که خودم اجیر کرده ام هم پول می‌خواهم. من خیلی پشیمانم چون در اعماق چاهی که خودم کنده ام گرفتار شده ام.

کد خبر 791319 برچسب‌ها دادسرای عمومی و انقلاب تهران آدم‌ربايى سارق - سرقت فراجا کلاهبرداری - قمار - شرط‌بندی گروگانگیری حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: دادسرای عمومی و انقلاب تهران سارق سرقت فراجا کلاهبرداری قمار شرط بندی گروگانگیری حوادث ایران نقشه گروگانگیری آدم ربایان آدم ربایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۶۳۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عکس| دو تصویر ناب از «ماشین دودی»؛ نخستین لوکوموتیو ایران

نخستین قرارداد راه‌اندازی راه‌آهن در ایران، مربوط به راه‌آهن تهران به شهر ری، به طول ۸۷۰۰ متر بود که در سال ۱۲۶۱ش از سوی ناصرالدین شاه قاجار به فابیوس بوآتال فرانسوی واگذار شد. اما بوآتال چند سال بعد، قرارداد خود را به شرکت بلژیکی «آتلیرز دِ توبیز» واگذار کرد و این شرکت بر اساس قراردادی ۹۹ ساله، دست به احداث خط آهنی زد که زائران تهرانی را به شهر ری و زیارت حضرت عبدالعظیم می‌برد. شرکت همه ادوات مورد نیاز خود را از بلژیک وارد کرد؛ حتی ریل‌ها را از بندر «آنتورپ» بار کشتی کردند و به ایران آوردند.

برای راه‌اندازی قطار، چهار لوکوموتیو بین سال‌های ۱۲۶۵ تا ۱۲۸۳ش وارد ایران شد که اولین لوکوموتیو را «پارس» نامگذاری کرده‌بودند. این خط آهن تا اوایل دوره رضاشاه فعال بود و کار می‌کرد و بعد، برای همیشه از دور خارج شد و فقط بقایای آن در معدود بخش‌های مسیر تهران به شهر ری باقی است.

امروزه نخستین لوکوموتیو وارداتی را که به «ماشین دودی» شهرت داشت در سالن مترو شهر ری نگهداری می‌کنند. تصاویری که مشاهده می‌کنید، هر دو متعلق به همان قطار قدیمی یا «ماشین دودی» است. یکی آن را در حال عبور از دروازه شهر ری نشان می‌دهد و دیگری، قطار متوقف شده در ایستگاه تهران را به نمایش می‌گذارد.

تصویری از اولین لوکوموتیو ایران

عکس: آنتون سوروگین

اولین لوکوموتیو ایران اولین لوکوموتیو ایران

دیگر خبرها

  • واکنش وزیر صمت به ماجرای تولید نوکیای تقلبی در ایران
  • بایدن: تا زمان آزادی گروگان‌ها آرام نمی‌گیرم
  • (تصاویر) ماجرای درگیری عجیب و باورنکردنی محمد صلاح و یورگن کلوپ
  • بودجه گروگان بورسی‌ها
  • ببینید | ماجرای اذان عجیب در جعبه سیاه
  • بودجه گروگان بورسی‌ها/زنگنه:کاهش معافیت‌های مالیاتی بدعت است
  • عکس| دو تصویر ناب از «ماشین دودی»؛ نخستین لوکوموتیو ایران
  • ادعاهای مقام سابق موساد درباره جزئیات شبکه مالی مخفی ایران | ماجرای عجیب یک شرکت انگلیسی | ایران با دور زدن تحریم‌ها ۸۰ میلیارد دلار ذخیره کرد!
  • ماجرای عجیب گم شدن یک حلقه ازدواج
  • ماجرای عجیب سارقی که با پابند الکترونیکی به سرقت می‌رفت